یاد گرفتن اولین زبان برنامه نویسی احساس شیرینیه که هیچوقت فراموش نمیشه. وقتی بالاخره به این سطح از توانایی میرسید که یه نرم افزار رو برنامه نویسی کنید. کم کم همه شروع میکنن بهتون بگن مهندس و به عنوان برنامه نویس بشناسنت. اون موقع است که دوست دارید وارد بازار کار برنامهنویسی بشید. اما معمولا تنها چیزی که باهاش رو به رو میشید، درهای بسته است.
اینجور موقعها ممکنه تصور کنید همه این سختیها بی حاصل بوده و قرار نیست تلاشتون نتیجه بده. درحالی که اصلا اینطور نیست. در ادامه این مقاله همراه من باشید تا 5 نکته مهم برای ورود به بازار کار بهتون معرفی کنم که بتونید به طور تضمینی به عنوان یه برنامه نویس با رزومه خوب و معتبر فعالیت کنید.
خودم چطور وارد بازار کار برنامهنویسی شدم؟
فکر میکنم بد نباشه به جای مثالهای متفرقه، داستان خودم رو باهاتون در میون بذارم. چون به نحوی نمونه کامل یکسری بهانههای معمول “برای من کار پیدا نمیشه چون…” هستم. با این وجود تونستم بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی وارد بازار کار بشم.
شرایط من اینجور بود که هیچ دوست و آشنایی نداشتم که به واسطه اون برم سر کار. همچنین سرمایه اولیهای هم نداشتم چون قبلش دانشجو بودم و دوست هم نداشتم از کسی درخواست کنم پولی بهم قرض بده. یه سری محدودیتها درمورد محل کار و ساعات رفت و آمد هم داشتم که اغلب خانمها باهاش آشنا هستن.
علاوه بر همه اینها توی اون دوران اغلب افراد تصور میکردن زنها برنامه نویسهای خوبی نیستن و باید این کار رو کنار بذارن. اما من چون عاشق برنامه نویسی بودم ادامه دادم. نتیجهاش هم رضایت بخش بود.
5 توصیه مهم برای ورود به بازار کار برنامهنویسی:
1 . به فکر پول نباشید:
شاید مهمترین نکته همین باشه که در ابتدای کار خیلی به فکر پول و سود مالی نباشید. اصلا منظورم این نیست که هر کار و پروژهای رو قبول کنید. بلکه منظورم اینه که اون اوایل کار به فکر این باشید که بخشی از کارای مهم باشید. به این ترتیب میتونید یه رزومه قوی برای خودتون بسازید و تجربه کسب کنید. البته که مسائل مالی خیلی مهمه اما اجازه ندید اولویت اول شما باشه.
2 . دنبال یادگیری باشید:
توی بازار کار برنامهنویسی، افرادی موفق هستن و به اصطلاح به چشم میان که دنبال یادگیری باشن. پس حتی اگه یه کارآموز ساده هستید که قراره دستمزد خیلی کمی هم بگیره، برای انجام کارهای سخت داوطلب بشید. این کار 2 تا مزیت بزرگ برای شما داره. مزیت اول اینه که وقتی برای انجام یکی از تسکهای پیچیده داوطلب میشید، طی این روند نکات خیلی خیلی زیادی یاد میگیرید و بار علمی شما حسابی افزایش پیدا میکنه. دومین مزیت اینه که با انجام این کارها بیشتر به چشم میاید و سریعتر ترفیع میگیرید.
3 . هم آموزشپذیر باشید هم انتقاد پذیر:
توی دوره کارآموزی خیلی پیش میاد با افرادی رو به رو بشید که به هر نحوی دوست دارن از کار شما ایراد بگیرن. بارها دیدم که بقیه از حرف این افراد حسابی عصبانی میشن. اما من همیشه با پیروی از نکته دوم خودم رو یک فرد مشتاق یادگیری نشون دادم.
به همین دلیل وقتی کسی از کارم ایراد میگیره سعی میکنم به جای عصبانی شدن بفهمم چه منطقی پشت این ایرادگیری هست؟. این باعث میشه نه تنها خودم اذیت نشم، بلکه یه چیز جدید هم یاد بگیرم. از طرفی از اونجایی که همیشه در برابر انتقاد دیگران با صبوری و با روی باز برخورد میکنم، برای دیگران قابل اعتمادترم. پس سعی کنید اگه از انتقاد دیگران عصبی شدید و حتی اگه فکر کردید انتقاد اشتباهیه صبوری کنید و به روی خودتون نیارید.
4 . نمونه کارهای موفق از خودتون به جا بذارید:
اهمیت این مورد رو به هیچ وجه دست کم نگیرید. یه رزومه قوی صرفا رزومهای نیست که تعداد کارهای زیادی رو در بر بگیره بلکه باید شامل کارهای موفق و اسم و رسم دار بشه. برای مثال من اولین کاری که قبول کردم و زحمت خیلی زیاد و سود مالی خیلی کمی داشت، یه سامانه آموزشی برای اداره راه و شهرسازی بود. بعد از اون هم بالافاصله وارد پروژه اتوماسیون اداری کلینیک ناباروری جهاد دانشگاهی شدم و… . خللاصه که تا چند سال اول فقط دنبال این بودم که یه جوری، حتی به طور جزئی خودم رو وارد این پروژهها کنم.
ممکنه این سوال براتون پیش بیاد که من که توی هیچ جایی کارآموز نیستم چطور جنین نمونه کارهایی به جا بذارم؟.
راستش میدونید من چطور توی اولین شرکت کارآموز شدم؟. ترم آخر دانشگاه توی 3 روز یه اپلیکیشن به اسم تیچر اپ ساختم که اون زمان حسابی ایده اش جدید بود. و این نرم افزار رو رسوندم به نمایشگاه الکامپ. یه غرفه گرفتم و کارم رو ارائه دادم. نتیجه این کار 9 تا پیشنهاد استخدام بود. اما من این کارآموزی رو انتخاب کردم چون میدونستم اینجا میتونم وارد پروژههای اسم و رسم دار بشم.
5 . ارتباط سازی کنید و با آدمهای ارزشمند وقت بگذرونید:
ارتباط سازی کلید پیشرفت توی همه کسب و کارهاست. برنامه نویسی هم یک کار تیمیه. پس اصلا فکر نکنید که “من تنها کار میکنم” و این حرفها. یه برنامه نویس هرقدر هم ماهر، بدون تیم نمیونه کار چندانی انجام بده. بنابراین بهتره روی مهارت ارتباط سازی، بازاریابی و سخنرانی خودتون کار کنید.
توی روند ارتباط سازی بیشتر دنبال انسانهای ارزشمند باشید. منظورم افرادی هست که هم دانش و مهارت بالایی نسبت به شما دارند، و هم حاضر هستن در قبال 4 خصیصه قبلی که اشاره کردم، دانش خودشون رو با شما به اشتراک بذارن.
توی زندگی من از این اساتید زیاد بوده و در حال حاضر هم هست که هم توی دوران تحصیل و کار خیلی خیلی به من کمک کردن. افرادی رو دیدم که علیرغم نداشتن رزومه قابل توجه، فقط به دلیل همون 4 خصیصه، کاری رو به من سپردن. افرادی رو دیدم که قبول کردن مهارتشون رو ذره ذره به من یاد بدن و حتی دورههاشون رو رایگان در اختیارم بذارن.
جمعبندی 5 توصیه مهم برای ورود به بازار کار برنامهنویسی:
معمولا همیشه در بدو ورود به بازار کار، تصور میکنید دانش و مهارت از همه چی مهمتره. در حالی که مهمترین ویژگیها به اخلاق و شخصیت شما در محیط کار بستگی داشته. امیدوارم این مقاله براتون جالب و مفید بوده باشه و بتونه بهتون کمک کنه. هر سوالی داشتید، پایین همین پست ازم بپرسید، راهنماییتون میکنم 🙂 .